*** اخگر : مهرهها تا آخر بازی باید چیزی برای از دست دادن داشته باشن
"از زبان دختر" اون مرد با تفکر خاصی کارتهایی رو که در دست گرفته بازی میکنه در کارتهای بازی او شکی وجود نداره این رو میدونم که اون برای بردن پول یا جلب احترام و مقام بیشتر بازی نمیکنه اون برای رسیدن به جوابش کارتها را بازی میکنه
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ الاغی دعاکرد صاحبش بمیرد تا از زندگی خرانه خود خلاصی یابد صاحب، فکر الاغ راخواند و گفت: ای خر، بامرگ من، شخص دیگری تو را میخرد وصاحبت می شود برای رهایی خویش، دعاکن که از خریت خود بیرون شوی از مثنوی معنوی مولانا همه ازادی میخواهند بی انکه بدانند اسارت چیست اسارت به میله های دورت نیست به حصارهای دورتفکرت است *~~~*****~~~* استادی میگفت: صبهاکه دکمه های لباسم رامیبندم به این فکر میکنم که چه کسی انهارا باز خواهد کرد؟؟ خودم یامرده شورم؟؟؟ . . . . . . . دنیاهمین قدرغیرقابل پیش بینی است... به انهائی که دوستشان دارید بی بهانه بگوئید دوستت دارم بگوئید: دراین دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان ... بگوئید: گاهی فرصت باهم بودنمان کوتاهتر از عمر شکوفه هاست بگوئید: بودن هاراقدربدانیم، نبودن هاهمین نزدیکی است *~~~*****~~~* ازتحمل که گذشتم به تحمل خوردم دردم این بود که ازیارخودی گل خوردم حرفی ازعقل بداندیش به یک مست زدند !باختم اخربازی، همگی دست زدند *~~~*****~~~*
^_^ بازی اشکنک داره سر شکستنک داره ^_^ *kiss* من چقد این پاندا رو دوست دارم *kiss* *bi asab* باز مثه دوتا بچه افتادید به جون هم *bi asab* * این است لذت تشت و آببازی * *gorz* عکس از زمان گرز سالاری *gorz* *vakh_vakh* مرد خرکبودی *vakh_vakh* * فوتوکوپی * *gerye* میخندی ، باس عر عر کنی *gerye* * چیزی ندارم بگم * :D جاسم طلسم :D بدون شرح و دردناک* :shock: برو داخل زیپو بکش بالا :shock: :shock: نن جون آمریکایی :shock: *fekr* برینم ؟؟ *fekr* *malos* آدم باس ریلکس باشه *malos* * زرت * *ieneh* خودم کشفش کردم *ieneh* :khak: بعد میگن برا دخترا جوک در میارید :khak: :khak: هیچ حرفی دیگه ندارم :khak:
دهات بودیم همسایه بقلیم یه خروس داشت قده یه خر :shock: این خروسه خیلی بی شخصیت بود غروب به غروب که میشد میومد مرغای مارو حامله میکرد :shock: حالا اینا هیچی یه پدر کشتگی ذاتی با من داشت که نگو ، همچین که پامو از دره خونه میزاشتم بیرون میدیدی یه چیز عجیب غریب داره خرت خرت کنان میدووه سمتت ، خلاصه چند روزی داخل خونه زندونیم کرده بود :( یبار اومدم با دمپایی بزنمش بی پدر جا خالی داد خورد به مرغ ننه بتولم ، افتاد تو چاه دشوری :khak: یبار طی تصمیمات کابویی یه طناب گیر اوردم یه گره بهش زدم مثل کابویی ها که تا میکشن گره سفت میشه یکم کشمش هم ریختم وسط گره که خروسه اومد بِکشمش بالا ، خودمم رفتم پشت بشکه ها خروسه اومد کشیدمش بالا دیدم هی اون بالا پرو بال ازش میرینه تو نگو بدنش گرفته به سیم لخته بقل چراغ خلاصه یواشکی بردمش تو قبرستون خاکش کردم و مرغامون دیگه حامله نشدن *ey_khoda*
* فهرست خاطره ها *
عکس های یادگارییادش بخیر بچگی ◄ *** یادش بخیر قدیما ◄ *** تفریح سالم ◄ *** دیدن خاطره ها به صورت ترتیبی ◄
خاطرات خنده دارخاطره هفتاد درصد ریاضی ◄ *** خاطره یک استاد دانشگاه شریف ◄ *** رید کفه آشپزخونه ◄ *** خروسه خر ◄ *** خرگوز ◄ *** زنبور و شیره حیاط ◄ *** جوب آب ◄ *** دوچرخه ◄ *** زمبور ◄ *** آپاندیس ◄ *** هنر نمایی ◄ *** خاطره چهار شنبه سوری ◄ *** جوجه رنگی ◄ *** خاطره شیر دوشیدن ◄ *** گوسفند و وانت ◄ *** کلاس جغرافی ◄ *** فلفل ◄ *** پرت کردن آشغال ◄ *** مظلومیت ◄ *** سمور ◄ *** شنا و شمال ◄ *** مداحی ◄ *** فیلم ترسناک ◄ *** مهر خانوادگی ◄ *** خر ◄ *** مسافرت مشهد ◄ *** نیمکت آخر ◄ *** اتوبوس وی آی پی ◄ *** محبت خانوادگی ◄ *** چشام شاخ داره ◄ *** دوچرخه چینی ◄ *** مانور آتش نشانی ◄ *** توالتای قدیم ◄ *** خاطرات خوابگاه ◄ *** خاطره خاکسپاری ◄ *** چهارشنبه سوری ◄ *** مادر ◄ *** خواستگاری ◄ *** بهداشت ◄ *** اولین چت ها ◄ *** خودکشی ◄ *** دانشجو ◄ *** من یه اخمخم ◄ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ *** دیدن همه خاطره ها به صورت ترتیبی ◄
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم